اصول انتصابات سازمانی از منظر دین مبین اسلام
از دیدگاه قرآن و روایات، مدیریت نقش اول را در تغییر و تحولات اجتماعى بر عهده دارد. پیامبر اکرم(ص) در اینباره مىفرماید:
"دو صنف هستند که هرگاه صالح باشند، امت صالح خواهند بود، و هرگاه فاسد شوند، امت فاسد خواهد شد. سؤال شد یا رسول اللّه، اینها چه کسانى هستند؟ فرمود: دانشمندان و رئیسان(مدیران جامعه)."
بر این اساس کسانى که رهبرى فکرى و معنوى مردم را بر عهده دارند و آنان که مسئولیت اوضاع اجتماعى و امور اجرایى را پذیرفتهاند، در فساد و یا اصلاح جامعه نقش اول را ایفا مى کنند.
انتصابات بهجا و متکى بر اصول و ضوابط عقلى، دینى و پذیرفتهشده، تطبیق شرایط احراز شغل با فرد داوطلب، ارتقاء و پیشرفت شغلى و افزایش اثربخشى عملکرد کارکنان و نیز شکوفایى استعدادهاى درونى افراد؛ عوامل اصلى در نیل به اهداف سازمان به شمار مىآیند.
در این مطلب با استفاده از منابع قرآنى و روایى، چهار اصل مهم از اصول انتصابات سازمانى به اختصار بررسی میشود:
1. شایستگى و کفایت:
در مدیریت اسلامى اصل شایستگى و کفایت به عنوان یک اصل مترقى براى اداره امور جامعه مطرح و در ابعاد مختلف مورد تأکید قرار مىگیرد. در متون و منابع قرآنى و روایى و در قول و سیره پیامبر اکرم(ص) و امام على(ع) موارد متعددى در این باره ذکر و ثبت شده است که به بیان برخى از آنها مى پردازیم:
"ان اللّه یأمرکم اَن تودوا الامانات الى اهلها؛ به تحقیق خدا شما را امر مى کند که امانتها را به اهلش سپارید." سوره نساء آیه 58
پیامبر اکرم(ص) مىفرماید:
"کسى که چیزى از امور مسلمین را بر عهده گیرد، سپس فردى را عهدهدار کارى کند در حالى که فرد اصلح از او را مىیابد، به خدا و رسول او خیانت کرده است."
امام على(ع) در طول مدت حکومت خویش ملاک عزل و نصبهایش را شایستهسالارىِ مبتنى بر تعهد در مقابل خداوند و دیگران قرار داد و در این باره مىفرمود:
"چهار چیز دلیل سقوط دولتها شمرده مىشود: از بین بردن کارهاى اصلى، توجه به امور جزیى، مقدم داشتن افراد پَست و محروم ساختن انسانهاى با فضیلت."
و به همین دلیل در فرمان به مالک اشتر سفارش مىکند که در مدیریت کشورى، کفایت را که مترادف با لیاقت و شایستگى است لحاظ کند:
"اى مالک، در به کارگیرى کارمندان و مدیران که باید زیر نظر تو کار کنند، هیچگونه واسطه و شفاعتى را نپذیر، مگر شفاعت کفایت و امانت را."
و نیز مى فرماید:
"در رأس هر قسمت از مناصب و مسئولیت هاى کلیدى، مسئولى را قرار ده که از نظر لیاقت و شایستگى به حدى باشد که کارها و پیشآمدهاى مهم و بزرگ، وى را به زانو ننشاند و از پا در نیاورد و کارهاى متنوع و مختلف، او را گیج نکند و زمام کار را از دست او خارج ننماید."
امام على (ع) یکى از دلایل بىتوجهى به شایستهسالارى را نیز به نوعى متذکر مىگردند:
"من استعان بالضعیف ابان عن ضعفه؛ کسى که از افراد ضعیف کمک بخواهد، ضعف خود را آشکار کرده است."
معمولاً قدرت و شخصیت افرادى که در کارهاى سازمان به کار گمارده مىشوند نمایانگر شخصیت و ویژگىهاى مسئول مافوق آنان است.
2. ضابطه مدارى:
در اسلام یکى از ملاکهاى فضیلت و برترى تقوى است و همه در برابر قانون یکسان هستند. مدیر نباید افرادى را که استحقاق ندارند برخلاف ضابطه براى تصدى شغلى منصوب کند. و از این طریق هم به سازمان و اهداف آن و هم به کارکنان خسارت وارد نماید. مدیر در موقعیت مدیریتى و جایگاه مسئولیتى خود باید مراقب درخواستهاى نابجاى دوستان و اطرافیان خود باشد و از دخالتهاى بىجاى آنان در امور مختلف جلوگیرى کند.
حضرت على (ع) مىفرماید:
"اگر چنین مردمى را گرداگرد خود یافتى مهم نیست که تا چه حد به تو نزدیک باشند، زود خود را از دست آنها خلاص کن و به رسوایى پایان ده."
آن حضرت همواره یکى از آسیبهاى جدى انتصابات را اولویت دادن روابط بر ضوابط دانسته و با این پدیده برخورد جدى نموده با قاطعیت والیان را از عواقب آن بر حذر داشته و تأکید مىکند که به ویژگىهاى اشخاص توجه شود نه به مسائل خویشاوندى.
3. عدالت محورى:
حکما و متکلمان اسلامى معناى عدالت را «دادن حقِّ هر صاحبحقّى به وى» و «قرار دادن هر چیز با توجه به ویژگى هاى آن در مناسبترین موقعیت» دانستهاند.
در انتصاب مدیران و کارکنان این حدیث نبى اکرم(ص) را باید نصبالعین قرار داد که مىفرماید:
"کسى که سرپرستى امور ده نفر را بر عهده گیرد و در میان آنان به عدالت رفتار نکند، روز قیامت در حالى به عرصه محشر مىآید که دست ها و پاها و سرش در بند حلقه برنده و خاردارى از آهن قرار دارد."
حضرت على(ع) خطاب به مالک اشتر مىفرماید:
"باید محبوبترین کارها نزد تو امورى باشد که با حق و عدالت موافقتر و با رضایت توده مردم هماهنگتر است."
و یا: "هیچ چیز مانند عدالت، موجب دولت نیست." همچنین مىفرماید: "هر کس عدالت ورزد فرمانش نافذ است."
4. حق مدارى:
"و انزلنا الیک الکتاب بالحق... فاحکم بینهم بما انزل اللّه؛ و ما این کتاب را به حق بر تو فرستادیم... پس میان آنان به آنچه خدا فرستاده است، حکم کن." سوره مائده آیه 48
بر اساس نظر برخى که واژه حکم را به معناى مدیریت گرفتهاند و مدیریت را به عنوان شأن «خلیفة اللهى» انسان مىدانند، از آیه فوق مىتوان چنین استنباط کرد که در فرآیند انتصابات به دلیل لزوم جدا کردن افراد شایسته و کاردان براى تصدى مشاغل و پستهاى گوناگون سازمان، حقمحورى یک اصل انکارناپذیر بوده، نادیده گرفتن آن علاوه بر ایجاد چالشهاى فراوان مدیریتى خلاف شأن خلیفة اللّهى انسان است.
بنابراین حق محورى در انتصابات کارکنان و مدیران اصلى پذیرفته شده در متون و منابع اسلامى است که هر آینه انحراف از آن موجب ورود خسارات جبرانناپذیرى به جامعه اسلامى و سازمان خواهد شد.
نام محفوظ
دمت گرم. ريشه فساد و خرابي يك سيستم همينه
آقای قلی ها که توفیق عمل به این اصول را نداشت ولی امیدوارم آقای نایبی از فرصت کوتاهی که در اختیار دارد استفاده کند و ضمن عمل به این اصول، در انتصاب مدیران عدالت، شایستگی،ضوابط و حق مداری را رعایت نماید تا در یوم الحسرت حسرت این روزها را نخورد و بتواند به عملکرد خویش افتخار کند. و در مقابل همرزمان شهیدش شرمنده نباشد.
باسلامبه نظر من با توجه به خساراتی که قلی ها به مجموعه شرکت وارد کرده که اثرات ان تا سالها باقی خواهد ماند واقدامات ایشان که موجب تضعیع بیت المال گردیده، پیشنهاد می کنم یک کمپینگ تشکیل شود تا این اقدامات در مراجع قانونی پیگیری گردد تا عده ای از مسولین با انتصابات به این سبک و انگیزه سیاسی چوب حراج به اموال و ابروی نظام نزنند.
چند روزه که جلسات محرمانه ای توی دفتر معاون زیربنایی برگزار میشه. توی این جلسات دو نفر از مشاورین حقوقی و قائم مقام معاون حمل و نقل ترافیک حضور دارند و از شرکت ما هم معاون منابع انسانی و مدیران اون و مدیر حقوقی و بعضی مدیران معاون پشتیبانی. شایعه شده برای تهیه جواب سازمان بازرسی و توجیه تخلفات و برای پیچوندن اونهاست. خدا کنه سازمان بازرسی دیگه گول توجیهات اونها رو نخورد.
آقا؛ یه سری به گردش نامه جدید اتوماسیونی مدیریت رفاه در خصوص آموزش سوارکاری بزنید! بد نیست، مشغول میشید (-: